مبارزهاي كه اكنون بين امت اسلامي از يكسو و صهيونيستها از ديگر سوي وجود دارد د رابعاد مختلف جريان دارد. محور اين مبارزه، بعد ديني و اعتقادي است كه ريشه در تاريخ اسلام دارد و نقطه آغاز آن، هنگام تشكيل جامعه اسلامي در مدينه بود كه قوم يهود به مبارزه با اين جامعه نو پا برخاستند. قدس شريف در اين جامعه از قداست خاصي برخوردار بود زيرا آياتي از قرآن كريم در اين باره نازل شده بود.
از همان آغاز بعثت نبي اكرم(ص)،قوم يهود حساسيت عجيبي نسبت به آن حضرت نشان ميدادند و اين حساسيت آنگاه فزوني گرفت كه پيامبر اكرم به مدينه هجرت كردند. يهوديان مدينه، نسبت به قبايل عرب تفاخر ميكردند و با طرح مسايلي از قبيل اينكه آنها كتاب پيامبر دارند، اصالت تاريخي دارند و عموماً انبياء گذشته از ميان آنان بوده است، ديگران را تحقير ميكردند. به خصوص كه درهمان حال آنها صاحب مكنت و قدرت اقتصادي بالايي نيز بودند و از مدينه تا شام، قلعهها و برج و باروهاي استواري ساخته بودند. مجموعه اين امور باعث شده بود كه آنان از موضع بالا و فتنهجويانه با ديگران برخورد كنند.
پيامبر اكرم(ص) در مواجهه با يهود، در آغاز كار از راه مسالمت وارد شد و با آنها به گفتوگوهاي ديني و اعتقادي پرداخت ولي آنها لجبازي و عناد را در پيش گرفتند و با نقض پيمان، مبارزه خويش را بر ضد پيامبر آغاز كردند. لكن اين مبارزه به نفع آنان تمام نشد، زيرا در عهد پيامبر جزيرةالعرب از لوث وجود آنان پاك شده و شش سال پس از رحلت پيامبر سرزمين قدس به تصرف مسلمانان درآمد.
در بينش يهودي، سرزمين قدس، ارض موعود است كه در تورات بدان بشارت داده شده است و آنان براي رسيدن به مقصود از هيچ كوششي فروگذاري نكردند. تحريفهاي زيادي در تاريخ و متون ديني به وجود آورند. درحاليكه خود را از نسل يعقوب بشمار ميآورند حق و حقوقي براي اسماعيل از ابراهيم نبي(ص) قايل نبودند.
ما در اين مقاله نميخواهيم ديدگاه تورات را مطرح كنيم كه مجال خاص خود را ميطلبد ولي به مطالب قرآن كريم كه از دست تحريف بشر پاك مانده است و ديدگاه ناب الهي را مطرح ميكند ميپردازيم.
در اين مجال، ابتدا نگاهي به گذشته يهود درعصر پيامبر از ديدگاه قرآن ميكنيم، آنگاه به تحليل آينده مبارزه امت اسلامي و يهود از ديدگاه و منظر قرآني خواهيم پرداخت.
در قرآن كريم، سوره اسراء اهتمام خاصي به شان يهود دارد. در اولين آيه اين سوره ميخوانيم: سبحان الذي اسري بعبده ليلاً من المسجد الحرام الي المسجد الاقصي الذي باركنا حوله. در اين آيه خداوند، نام دو مكان را با تقديس و تبرك ياد ميكند، چرا؟ ذكر اين دو مكان شريف در كنار هم نشان از يك رمز و راز الهي دارد. خداوند بر معبد قدس نام مسجد ميگذارد و آن را قرين مسجدالحرام قرار ميدهد. اين نشان از تقدس و پيشينه الهي نسبت به اين مكان دارد. خداوند ابراهيم و لوط را به اين مكان، به سوي حجاز حركت ميكند و در آنجا بيت الله الحرام، كعبه را بنا ميگذارد، تا يك حلقه اتصال قدسي بين اين دو مكان بوجود بيايد. روزي ابراهيم از قدس به سوي حجاز سير ميكند و ديگر روز پيامبر اكرم(ص) از مسجد الحرام به سوي مسجدالاقصي: سبحان الذي بعبده ليلاً من المسجدالحرام الي مسجد الاقصي.
اين سير متناوب ابوالانبياء ابراهيم(ص) و خاتم الانبياء محمد(ص)، يك نقشه و حركت الهي است كه فقط بر اساس اراده ذات اقدسش صورت گرفته، چرا كه خداوند آن را به خودش نسبت ميدهد و ميگويد: ونجيناه(ابراهيم) و لوطاً الي الارض التي باركنا فيها للعالمين(انبياء،21/71) و سبحان الذي اسري بعبده ليلاً من المسجد الحرام الي المسجد الاقصي...(اسراء17/1).
از اينجا معلوم ميشود كه ارتباطي وثيق بين اين دو مكان برقرار است، يك روح است در دو مكان؛ و مسلمانها نبايد اجازه دهند كه اشغالگران صهيونيست اين وحدت رابشكنند و قداست بخشي از اين سرزمين مبارك را از بين ببرند و با تقدسها ي ساختگي و بشري از قبيل وجود هيكل يهود، آن تقدس الهي را خدشهدار كنند.
سوره اسراء مكي است و در شرايطي بر پيامبر نازل شده كه هنوز كعبه در اختيار مشركان بود وپيامبر و پيروان اندكش مورد آزار وتعقيب آنان بودند ومعبد قدس هم نزد آنان بي اهميت بود. خداوند بر اين دو مكان نام مسجد نهاد و درآن شرايط خبر از حاكميت مؤمنين، بر اين دو مكان داد. مسلمانها با پيروزي بر قريش كعبه را از وجود بتان پاك كردند و آن را مسجد خدا قرار دادند و در عهد خليفه دوم، قدس به تصرف مسلمانان در آمد و معبد قدس، نام قرآني مسجدالاقصي را گرفت. در آيه چهارم از سوره اسراء خداوند خطاب به يهود چنين ميگويد:
وقضينا الي بني اسرائيل في الكتاب لتفسدن في الارض مرتين و لتعلن علوا كبيراً، ما به بني اسرائيل خبر داديم كه شما در زمين دوبار به فساد خواهيد پرداخت، زيراكه در پي تمكن و سلطه بزرگ هستيد.
از اين آيه چنين برميآيد كه استعلاء و افساد يهود در زمين است، نه در يك منطقه خاص. در عهد رسول خدا نخستين افساد يهود به وجود آمد، آنان بانقض پيمان، قصد توجه به هم پيمانان آنان از قبايل عرب و قريش، از بين رفتني نبود. خداوند در سوره حشر ميفرمايد:
هو الذي اخرج الذين كفروا من اهل الكتاب من ديارهم لاوِّل الحشر ما ظنتم ان يخرجوا و ظنوا انهم ما نعتهم حصونهم من الله فاتاهم الله من حيث لم يحتسبوا و قذف في قلوبهم الرعب يحُربون بيوتهم بايديهم و ايدي المؤمنين فاعتبروا يا اولي الابصار(حشر59/2)
بر اساس اين آيه، قوم يهود هم گمان نميكردند كه روزي به دست مسلمانان شكست بخورند و مقهور مسلمين شوند، به اين ترتيب نخستين توطئه يهود نقش برآب شد. آيه 5 سوره اسراء اشاره به نابودي و توطئه يهود دارد: فاذا جاء وعد اوليهما بعثنا عليكم عباداً لنا اولي باس شديد فجاسوا خلال الديار و كان وعداً مفعولاً.
افساد دوم: پس از هزيمت يهوديان از برابر مسلمين و پراكندگي آنان در سطح جهان، بر اثر فاصله گرفتن مسلمانها از ايمان و جهاد، بار ديگر يهود با كمك ساير دشمنان اسلام، در منطقه قدس تجمع كرد و با حيلههاي مختلف در سايه استعمار، برتري جويي را در منطقه آغاز كرد و با جنگ و خونريزي دست به افساد زد و اين در حالي است كه اين بار يهود با مكنت و قدرت افزونتري وارد ميدان شده است. قرآن كريم با اشاره به اين واقعيت ميفرمايد:
ثم رددنا لكم الكرة عليهم و امددناكم باموال و بنين و جعلناكم اكثر نفيراً(اسراء17-6)
لازم به يادآوري است كه تجمعي كه يهود در منطقه قدس داشته است خيلي كمتر از آن چيزي است كه در تورات وعده داده شده است، ولي قرآن كريم در آيه 7 سوره اسراء، اشاره به يك مبارزه خونين ميان مسلمانان و صهيونيستها ميكند. ان احسنتم احسنتم لانفسكم و ان اساتم فلها فاذا جاء وعد الاخرة ليسؤا وجوهكم و ليدخلوا المسجد كما دخلوه اول مرة و ليتبروا ما علوا تتبيراً.
پيام آيه، پيروزي مسلمانان بر اشغالگران است كه با داخل شدن مسلمانان درمسجد الاقصي تحقق مييابد، همانطور كه در زمان عمربنخطاب تحقق يافت و آنگاه سيطره يهود در همه اشكال آن از بين رفت.
تشابه فراواني بين ظروف افساد اولي كه در عهد رسول خدا بود و افساد دومي كه در عصر حاضر تحقق يافته، وجود دارد. مكنت و قدرت فراوان در اختيار صيهونيستها است، همانطور كه در عهد رسول خدا بود و اينكه دشمن خود را شكستناپذير تصور ميكند و در جبهه مقابل پراكندگي و چند دستگي مسلمانها و عربها و وجود منافقين در بين آنان و اكنون ظهور آثار وحدت و پناه بردن عربها به اسلام، همه نشان از تكرار تاريخ ميدهد و اميد آن ميرود كه با ايمان و همت مسلمين بار ديگر قدس شريف از دست اشغالگران آزاد شود و وعده قرآن تحقق يابد. طبعاً سرور شادي كه اين پيروزي براي مسلمانها خواهد آورد بالاترين سرور است، زيرا كه پيروزي آن بالاترين پيروزي است. در پايان بار ديگر به آيه قرآن تمسك ميكنيم كه فرمود: و ليدخلوا المسجد كما دخلوه اول مرة اول و ليتبروا ما علواتتبيراً(اسراء17/7).
1984 بازدید
قدس در نگاه قرآن
حسن الباش
ترجمه و نگارش محمدرضا ايرواني